احساس قشنگ


احساس قشنگ 

 برای درک آغوشم،شروع کن، یک قدم با تو 

تمام گامهای مانده اش با من 

منم زیبا 

که زیبا بنده ام را دوست می دارم 

تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو می گوید

 ترا در بیکران دنیای تنهایان

 رهایت من نخواهم کرد

 رها کن غیر من را، آشتی کن با خدای خود

 تو غیر از من چه میجویی؟

 تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟

 تو راه بندگی طی کن عزیزا، من خدایی خوب میدانم

 تو دعوت کن مرا با خود به اشکی . یا خدایی، میهمانم کن

 که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم

 طلب کن خالق خود را. بجو مارا، تو خواهی یافت 

که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که

 وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی، عالمی دارد

 تویی زیباتر از خورشید زیبایم. تویی والاترین مهمان دنیایم. 

که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت 

وقتی تو را من آفریدم، بر خودم احسنت میگفتم  

مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟

 هزاران توبه ات را گرچه بشکستی، ببینم من تورا از درگهم راندم؟ 

که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور 

آن نامهربان معبود، آن مخلوق خود را. 

این منم پروردگار مهربانت. خالقت. اینک صدایم کن مراباقطره اشکی

 به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم

لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم  

غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟

 بگو، جزمن کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن. بدانآغوش من باز است

 قسم بر عاشقان پاک با ایمان

 قسم بر اسبهای خسته در میدان 

تو را در بهترین اوقات آوردم 

قسم بر عصر روشن ، تکیه کن بر من

 قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور 

قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد  

برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو

 تمام گامهای مانده اش با من 

تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو میگوید 

تو را در بیکران دنیای تنهایان، رهایت من نخواهم کرد

سهراب سپهری

ادامه →

اسمان

ادامه →

تو را دوست میدارم

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم....
تو را به خاطر عطر نان گرم, برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به آرزوهای مهال 
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطر دود لاله های وحشی 
به خاطر گونه ی زرین آفتاب گردان
برای بنفشیه بنفشه ها دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تو را برای لبخند تلخ لحظه ها 
پرواز شیرین خاطره ها دوست می دارم
تو را به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام دوست می دارم...

 

شعری از پل الوار

ادامه →

زندگی را سخت نگیر ..

زندگی را

ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ

ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ، ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍﺳﺖ .

ﻗﺼﻪ ﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎ .

ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﺑﻘﺎﺳﺖ .

ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ .

ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ .

ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ .

ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ؛

ﺟﺎﻥ ﻣﻦ

ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ .

ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ .

ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ..

 

ادامه →

می توان زیبا زیست ...

میتوان زیبا زیست…
نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم،
نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب!

لحظه ها میگذرند
گرم باشیم پر از فکر و امید…
عشق باشیم و سراسر خورشید…

ادامه →

آدم های مهربان....

آدم های مهربان از سر احتیاج مهربان نیستند

آنها دنیا را کوچکتر از آن میبینند که بدی کنند!

آنها خود انتخاب کرده اند که نبینند نشنوند و

به روی خود نیاورند نه اینکه نفهمند!

هزاران فریاد پشت سکوت آدمهای مهربان است،

سکوتشان را به پای بی عیب بودن خود نگذارید

 

ادامه →

خداوندا ...

خداوندا 
دل مردمان این سرزمین را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده
که هر کجا تردیدی هست ایمان
هر کجا زخمی هست مرهم
هر کجا نومیدی هست امید
و هر کجا نفرتی هست عشق جای آنرا فرا گیرد ، آمین . . .

ادامه →

نان سنگک

دیدی نانوا چطور خمیر نان سنگک را پهن می کند و درون تنور می گذارد!؟

چه اتفاقی می افتد؟!

خیر به سنگ ها می چسبد!

اما نان، هر چه پخته تر می شود، از سنگ ها جدا می شود ...

حکایت آدم ها همین است

سختی های این دنیا،

حرارت تنور است.

و این سختی هاست که انسان را پخته تر می کنند ...

و هر چه انسان پخته تر می شود سنگ کمتری به خود می گیرد...

سنگ ها تعلقات دنیایی هستند ...

ماشین من، خانه ی من، کارخانه ی من ...

آنوقت که قرار است نان را از تنور خارج کنند سنگ ها را از آن می گیرند!

خوشا به حال آنکه در تنور دنیا آنقدر پخته می شود که به هیچ سنگی نمی چسبد ...

ادامه →

صدقه

صدقه 5 نوع است :

صدقه به انسان صحیح و سالم:

پاداش یک به ده دارد(شادی دل کودک. نشاندن امید .دادن هدیه)

صدقه به فرد زمین گیر و افتاده:

پاداش یک به هفتاد دارد

(کمک به تهی داستان .خرید نان  برای همسایه پیر)

صدقه به پدر و مادر:

پاداش یک به هفتصد است(لبخند به روی آنان.شاد کردن دل آنها)

صدقه برای اموات و مردگان:

پاداش یک به هفتاد هزار دارد

(به نیت آنان خیرات کنید درختی بکارید)

صدقه به طالب علم:

پاداش یک به صد هزار دارد

(خریدن کفش مدرسه برای کودکی .ساخت مدرسه.)

 

ادامه →

قضاوت

ﻭﻗﺘﻰ ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ

ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺍﻟﻬﻰ ﺍﺳﺖ

ﻭﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﮐﻪ ﺷﺨﺼﻰ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ

ﻋﻘﻮﺑﺖ ﺍﻟﻬﻰ !

ﻭﻗﺘﻰ ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺼﻴﺒﺘﻰ ﻣﻴﺸﻮﺩ

ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ

ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﮐﻪ ﺷﺨﺼﻲ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﺑﻪ ﻣﺼﻴﺒﺘﻰ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ

ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﻇﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ !

ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺵ ! ﻗﻀﺎ ﻭ ﻗﺪﺭ ﺍﻟﻬﻰ ﺭﺍ ﺁﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﭘﺴﻨﺪ ﺗﻮﺳﺖ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻧﮑﻦ 

ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺳﺘﺎﺭﺍﻟﻌﯿﻮﺏ ﺍﺳﺖ . ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺣﺎﻣﻞ ﻋﻴﻮﺏ ﺯﻳﺎﺩﻯ

ﻫﺴﺘﻴﻢﻭﺍﮔﺮ ﻟﺒﺎﺳﻰ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﺧﺪﺍ ﮐﻪ ﻧﺎﻣﺶ ﺳِﺘْﺮ و ﭘﻮﺷﺶ ﺍﺳﺖ

ﻧﺒﻮﺩﮔﺮﺩﻧﻬﺎﻯ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺧﻢ ﻣﻴﺸﺪ .

ﭘﺲ ﻋﻴﺐ ﺟﻮﻳﻰ ﻧﮑﻨﻴﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﮐﻪ ﻋﻴﻮﺏ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﻥ

ﺩﺭﺭﮔﻬﺎﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺟﺎﺭﻳﺴت...

ادامه →
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد