کردار نیک ...

ادامه →

خوشبختی یعنی ...

ادامه →

وقتی دلت میگیره ...

 

وقتی دلت گرفته

خــدا به فـرشتـه هاش میگه :

نیگــا .. دوباره یادش رفته من هستــم !!

 

 

ادامه →

کجای کار من ....

من چُنینم که می بینی و تو چنانی که می دانی..

با کردار زشتم، طالب بهشتم، با آن که نکِشتم و دانه ای نهشتم، جز آنکه حُبّ تو را به دل سرشتم.

الهی!

اگرپستم، بنده ی توهستم

دلم را به رحمت تو بسته ام، وحالا در انتظار کرمت نِشسته ام.

 

اگر ناقابلم، به درگاره تو سائلم و اگر بی حاصلم، به تقصیر و قصور خود قائلم و اگر جاهلم، به تو مایل و اگر منع نمایی به جاست و در این باب چون و چرا گفتنِ من خطا است.

امر، دست توست و جمیع مطالب پای بست تو است...

 

حلقه کوبِ باب کرمت و گدای در خانه ات..

حاجت دارد و به غیر از این درگاه، جایی سراغ ندارد و پیوسته تخم امید در مزرع دل می کارد ؛

 

 تو میدانی و رحمت بی نهایتت...

 

ادامه →

عاشق تنها ...

گفتم :خدایا چرا آدم اول عاشق میشه... بعد تنها ..؟!

گفت : منم اول عاشق شدم !

بعد تنها..!

- عاشق کی ؟

-عاشق تو...

- کی تنهات گذاشت ؟

- خود تو..!

- بذار بیام پیشت؟

خندید : 

من که پیـــشتم... تـــو کُجــــــایی عزیزم ؟!!

ادامه →

یاد گرفته ام ....

یـاد گرفتم بخندم و ببخــشم .

خدا نیستـم ؛

اما زیر سایه اش بزرگ شدم...

ادامه →

اینگونه باش ....

ادامه →

من بدون او ....

 

خدا بدون من هم خداست

من بدون خدا هیچی نیستم...

 

 

ادامه →

روز های خوب خواهند آمد ...

ادامه →

خدایا !

ادامه →